کد مطلب:2778 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:322

11 - اهل الحدیث
مكتب اهل الحدیث ، افزون بر اینكه خود یكی از نخستین جریانها و گرایشهای مهم اعتقادی در اسلام به شمار می رود، در پیدایش مكتب اشعری نیز تاءثیر فراوان داشته است . از این رو قبل از بحث درباره مكتب اشعری ، بهتر است به اجمال روش و آرای این گروه را نیز از نظر بگذرانیم .

جریان اهل حدیث در اصل یك جریان فقهی و اجتهادی بود. به طور كلی فقیهان اهل سنت از نظر روش و شیوه به دو دسته كلی تقسیم می شوند: گروهی كه مركز آنان عراق بود و در یافتن حكم شرعی افزون بر قرآن و سنت ، از عقل نیز به گسترده ترین معنای آن استفاده می كردند. آنها قیاس ‍ (159) را در فقه معتبر می شمردند و حتی در برخی موارد، آن را بر نقل مقدم می داشتند. این گروه به ((اصحاب راءی ))، معروف شدند كه در راءس انها ابو حنیفه (م . 150 ه‍ ق ) قرار داشت .

گرون دیگر كه مركز آنان سرزمین حجاز بود، تنها بر ظواهر قرآن و حدیث تكیه می كردند و عقل را به طور مطلق انكار می نمودند. اینان به ((اهل الحدیث )) یا ((اصحاب حدیث )) مشهور بودند و در راءس آنها مالك بن انس (م . 179 ه‍ ق ) محمد بن ادریس شافعی (م . 204 ه‍ ق ) و احمد بن حنبل (م . ه‍ ق ) قرار داشتند.(160)

اهل الحدیث ، شیوه فقهی خویش را در عقاید نیز به كار می گرفتند و آنها را تنها از ظواهر قرآن و احادیث اخذ می كردند. آنان نه تنها عقل را به عنوان یك منبع مستقل برای استنباط عقاید قبول نداشتند، بلكه مخالف هرگونه بحث عقلی پیرامون احادیث اعتقادی بودند. به دیگر سخن ، این گروه هم منكر كلام عقلی بودند كه در آن عقل منبع مستقل عقاید است ، و هم مخالف كلام نقلی بودند كه در آن عقل لوازم عقلی نقل را استنباط می كند. آنها حتی نقش دفاع از عقاید دینی را نیز برای عقل نمی پذیرفتند. معروف است كه وقتی شخصی از مالك بن انس درباره آیه ((الرحمن علی العرش استوی )) (طه :5) پرسش كرد، او در پاسخ گفت : ((استوی خدا بر عرش معلوم ، كیفیت این استوا مجهول ، ایمان به آن واجب ، و سؤ ال درباره آن بدعت است )).(161)

به هر حال ، اهل حدیث با هرگونه اندیشه ورزی در حوزه دین مخالفت می ورزیدند و علم كلام را از اساس انكار می كردند. معروفترین چهره این گروه ، احمد بن حنبل اعتقاد نامه ای دارد كه در آن عقاید اساسی این گروه را بیان كرده است . خلاصه ای از این اعتقادات چنین است :

1: ایمان ، قول و عمل و نیت است . ایمان درجات دارد و قابل ازدیاد و نقصان است . در ایمان استثنا وجود دارد، یعنی اگر از شخصی درباره ایمانش سؤ ال شد، باید در پاسخ بگوید: مؤ من هستم انشاءالله (اگر خدا بخواهد)؛

2. هر چه در جهان رخ می دهد، قضا و قدر الهی است و انسانها از قضا و قدر گریزی ندارند. همه افعال انسانها از جمله زنا، شرب خمر، سرقت و غیره به تقدیر خداست و در این باره كسی نمی تواند به خدا اعتراض كند. اگر كسی گمان كند خدا برای گناهكاران طاعت خواسته است ، اما آنها معصیت را اراده می كنند، این فرد مشیت بندگان عاصی را بر مشیت خداوند غالب و چیره دانسته است و افترایی بالاتر از این ، نسبت به خدا وجود ندارد. هر كس علم خدا به جهان هستی را باور داشته باشد باید قضا و قدر الهی را نیز بپذیرد؛

3. خلافت و امامت تا روز قیامت از آن قریش است ؛

4. جهاد باید همراه امام باشد، خواه امام عادل باشد یا ظلم ؛

5. نماز جمعه ، حج و نماز عیدین (عید قربان و عید فطر) جز با امام پذیرفته نیست ، اگر چه عادل و باتقوا هم نباشد؛

6. صدقات ، خراج و فی ء در اختیار سلاطین است ، حتی اگر ظالم باشند؛

7. اگر سلطان به معصیت امر كرد، نباید از او اطاعت كرد، اما خروج بر سلطان ستمگر هم جایز نیست ؛

8. تكفیر مسلمانان به خاطر گناهانشان جایز نیست ، مگر در مواردی كه حدیثی وارد شده باشد؛ مثل ترك نماز، شرب خمر و بدعت ؛

9. عذاب قبر، صراط، میزان ، نفخ صور، بهشت ، جهنم ، لوح محفوظ و شفاعت ، همه حقند و بهشت و جهنم ابدی و جاودانی هستند؛

10. قرآن كلام خداست و مخلوق نیست ، حتی الفاظ و صوت قاری قرآن نیز مخلوق نیست و كسانی كه قرآن را به هر شكل مخلوق و حادث بدانند، كافرند.(162)

اهل الحدیث آرای دیگری ، مانند رؤ یت خدا با چشم ، جواز تكلیف مالایطاق و اثبات صفات خبریه نیز دارند(163) كه در بحث از اشاعره به آنها خواهیم پرداخت .

چكیده

1. اهل حدیث در اصل یك جریان فقهی بود كه تنها به ظواهر قرآن و حدیث تكیه می كردند و عقل را مطلقا انكار می نمودند. در راءس آنها مالك بن انس ، محمد بن ادریس شافعی و احمد بن حنبل قرار داشتند.

2. اهل حدیث همان شیوه فقهی را در عقاید هم به كار گرفتند و مخالف هر گونه بحث عقلی پیرامون احادیث اعتقادی بودند و در نتیجه علم كلام را از اساس انكار كردند. آرای احمد بن حنبل در این زمینه بیش از دیگران در میان اهل سنت تاءثیر داشته است .

3. برخی از اعتقادات اهل حدیث كه در اعتقادنامه احمد بن حنبل آمده بدین شرح است : (الف ) ایمان ، قول - عمل و نیت است و قابل ازدیاد و نقصان است و در آن استثنا وجود دارد.

(ب ) هر چه در جهان رخ می دهد به قضا و قدر الهی است . انسان در هیچ فعلی از خود اختیاری ندارد.

(ج ) جهاد، نماز جمعه و عیدین و حج ، تنها همراه با امام پذیرفته است .

د)تكفیر مسلمان به خاطر گناه جایز نیست .

ه‍)قرآن ، كلام خداست و مخلوق نیست .

پرسش

1. چگونگی پیدایش اهل حدیث را بنویسید.

2.دیدگاه اهل حدیث درباره عقل چیست ؟

3. اعتقادات احمد بن حنبل چیست ؟